۷ مطلب با کلمهی کلیدی «خاطرات طنز جبهه» ثبت شده است
-
۲۸ آذر ۹۴ ، ۱۸:۳۲ طنــــزِ جبهــــه ۱ نظر
یک تانک افتاده بود دنبالش. معلوم نبود چطوری آن جلو مانده؛ آرپی جی زن ها را صدا زدند.
آنقدر شلیک کردند که تانک منفجر شد. پسر که به خاکریز رسید، پرسیدیم کجا بودی؟
گفت: " دیشب که رفتیم جلو، خوابم برده بود. تقصیر مادرمه؛
از بس به ما زور می کرد سر شب بخوابیم، بد عادت شدیم. "
۴۶۸ -
۲۹ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۲ لوح و پس زمینه و ... خاطرات، دستنوشته ها و وصیتنامه ها ۰ نظر
توی فاو گربه زیاد پرسه می زد. یک روز یکی از گربه ها آمد پایین خاکریز. برای این که گربه ترکش نخورد و بلایی سرش نیاید، رو به گربه گفتم: ـ پیشته. پیشته. در همین موقع، علیرضا کوهستانی آمد. تا دید دارم گربه را پیشت می کنم و گربه هم اعتنایی نمی کند، گفت: ـ رضا جان! مثل این که فراموش کردی تُو خاک عراق هستیم. باید باهاش عربی حرف بزنی. باید بگویی: ـ الپیشت! الپیشت!
برگرفته از کتاب خاطرات پرتغالی - جواد صحرایی
... برگرفته از جنگ و درنگ ...
۵۹۱ -
۲۸ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۵۴ لوح و پس زمینه و ... خاطرات، دستنوشته ها و وصیتنامه ها ۰ نظر
در گیرودار یکی از عملیات ها، ترکشی به گوش هادی صادقی (بعدها شهید شد) اصابت کرد و کمی آن را خراش داد. از سوزش جراحت، ناله می کرد. بچّه های رزمنده، دورش را گرفته بودند و هر کدام یک جورایی دلداری اش می دادند، اما شدّت دردش آن قدر زیاد بود که این دلداری دادن ها هم افاقه نمی کرد تا این که زالپولی از راه رسید. متوجّه ماجرا که شد، رو به صادقی گفت: ـ وقتی شیطنت می کنی و رو در روی عراقی ها می ایستی، انتظار داری آن ها دست روی دست بگذارند و شاهد ماجرا باشند؟ نه، آقا از این خبرها نیست! بعد هم گفت: ـ اگر یک بار دیگر شلوغ کنی، می گویم صدّام آن یکی گوشَت را هم بِبُرد. با آن که درد داشت، ولی همراه با بچّه ها از این حرف شهید زالپولی زد زیر خنده.
برگرفته از کتاب خاطرات پرتغالی - جواد صحرایی
... برگرفته از جنگ و درنگ ...
۶۵۲ -
۲۸ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۳۸ لوح و پس زمینه و ... خاطرات، دستنوشته ها و وصیتنامه ها ۰ نظر
وقت شام شده بود. فاصله ی مقر ما تا عقبه خیلی نزدیک نبود؛ برای همین تدارکات لشکر به اندازه ی یکی دو شب، سهمیه ی کنسرو بهمان داد تا غذای گرم از راه برسد. تا این دو روز تمام بشود، انگاری بیست روز گذشت. یکی از همان شب ها، توی مقّرِ فرماندهی گروهان 1، همراه ده دوازده نفر از بچه ها، دور سفره ی شام جمع بودیم.
۹۰۷ ادامه مطلب -
۲۸ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۱۹ لوح و پس زمینه و ... خاطرات، دستنوشته ها و وصیتنامه ها ۰ نظر
یک روز گلوله ی عراقی ها، به چراغ توپ واحد ما خورد و چراغ از هم پاشید. یکی از بچه ها که کنار توپ نشسته بود، چشم اش را گرفت و گفت: ـ آی چشم ام! ترکش خورد. بعد روی زمین غلتید و ناله کرد. همه دورش جمع شدیم. به زور دستش را از روی چشمش جدا کردیم. یکهو دیدیم، سالم است. بعد غش غش شروع کرد خندیدن. فرمانده نزدیک آمد و یک سیلی آبدار زد زیر گوشش و گفت: ـ ما را مسخره کردی؟ سرباز جواب داد: فرمانده چرا میزنی؟ این توپ بیچاره که نمی تواند بگوید: «آی چشمم!» من به جاش گفتم.
... برگرفته از جنگ و درنگ ...
۴۷۱
درباره ما
طبقه بندی موضوعی
- آیات و روایات (۲)
- امام و رهبری (۴)
- صوت و فیلم (۸)
- طنــــزِ جبهــــه (۲)
- نوجوانی دیگر شهدا (۵)
- متون زیبای شهدایی (۲)
- لوح و پس زمینه و ... (۴۷)
- تصـاویـر خام و زندگینامه (۶۰)
- خاطرات، دستنوشته ها و وصیتنامه ها (۱۰۰)
- کتاب، نرم افزار و محصولات مختلف (۲۶)
- اخبار و اطلاعیه ها (۷)
- شهید پژوهی (۱)
- پیوندستان (۴)
بایگانی
- آبان ۱۳۹۸ (۱)
- خرداد ۱۳۹۸ (۱)
- فروردين ۱۳۹۸ (۱)
- دی ۱۳۹۶ (۱)
- آذر ۱۳۹۶ (۱)
- مهر ۱۳۹۶ (۱)
- مرداد ۱۳۹۶ (۱)
- اسفند ۱۳۹۵ (۱)
- بهمن ۱۳۹۵ (۲)
- دی ۱۳۹۵ (۱)
- آذر ۱۳۹۵ (۱)
- آبان ۱۳۹۵ (۴)
- شهریور ۱۳۹۵ (۱)
- مرداد ۱۳۹۵ (۱۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۵)
- فروردين ۱۳۹۵ (۴)
- اسفند ۱۳۹۴ (۳)
- دی ۱۳۹۴ (۱۴)
- آذر ۱۳۹۴ (۱۸)
- آبان ۱۳۹۴ (۷)
- مهر ۱۳۹۴ (۱۱)
- شهریور ۱۳۹۴ (۱)
- مرداد ۱۳۹۴ (۱۳)
- تیر ۱۳۹۴ (۹)
- خرداد ۱۳۹۴ (۱۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۷۶)
- فروردين ۱۳۹۴ (۲۸)
پيوندها
- رهبر معظم انقلاب
- تا اوج
- فاتحان
- افق ها
- یاشهید
- کبوترانه
- تا شهدا
- جعبه ابزار
- روایت ایثار
- کانال کمیل
- گلزار شهدا
- جای شهدا
- سرباز کوچک
- بچه های قلم
- خاطرات جبهه
- خادم الشهداء
- نشریه خُم پاره
- انتشارات شاهد
- انتشارات یا زهرا
- شهید عزیزالهی
- بچه های بهشت
- شهدای شبستر
- شهیده ایران قربانی
- گروه فرهنگی سنگر
- شهید رضا سلیمانی
- شهید ابراهیم هادی
- قرار عاشقی با شهدا
- شهدای استان بوشهر
- شهید احمدعلی نیری
- خبرگزاری دفاع مقدس
- شهید قلب تاریخ است
- شهدای سرزمین پاک ایران
- شهید حسن تهرانی مقدم
- سازمان بسیج دانش آموزی
- سامانه جستجوی مزار شهدا
- موسسه روایـت سیـره شـهـدا
- خاطرات شهیدان استان بوشهر
- ساجد؛ سایت جامع دفاع مقدس
- مربی؛ مرجعی برای مربیان تربیتی
- پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس
- اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان
- لبیک؛ طراحی پوسترهای فرهنگی مذهبی
- سامانه جامع ده هزار شهید استان مازندران
- مرکز تولید و توزیع کتب موسسه شهید کاظمی
- سامانه جامع شهدای دانش آموز استان مازندران
- کنگره بزرگداشت دانش آموزان و معلمان شهید منطقه 2 تهران
- جعـبــه مُـهمّـــــات؛ محتوای یادواره و کنگره شهدای دانش آموز
- همکلاسی آسمانی ا سامانه جامع جستجو شهدای دانش آموز
- اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان (استان آذربایجان شرقی)