پایگاه فرهنگی اطلاع رسانی شهدای دانش آموز

ازش پرسیدند: قبل از اینکه بیای جنگ، چه کار می کردی؟ گفت: "درس می خوندم." گفتند: کی تو را به زور فرستاده جبهه؟ گفت:چی دارید می گید؟!!! قبول نمی کردند بیام جبهه، خودم با زور اومدم، باگریه و التماس. گفتند: اگر صدّام آزادت کنه چی کار می کنی؟ گفت: "ما رهبر داریم،هرچی رهبرمون بگه." فقط همین دو تا سوال را پرسیده بودند که یک نفر گفت: "کاااات." با جواب هایش نقشه عراقی ها رو به آب داد.

عنوان : سهام خیام؛ دختری از هویزه / نویسنده : قاسم یاحسینی
موضوعات کتاب : خاطره / ناشر : تهران؛ سوره مهر
انواع کتاب :کتابخانه تخصصی سال : 1388 / تعداد صفحات : 80
کتاب "سهام خیام دختری از هویزه" به کوشش سید قاسم یاحسینی از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است. در این پژوهش کوتاه سعی شده زندگی و شهادت این دختر دانش آموز بر اساس مصاحبه شفاهی با پدر، مادر و خواهرش و نیز شاهدان عینی شهادت او و همچنین با مراجعه به برخی اسناد و آرشیو های منتشر نشده و پاره ای کتابها و مقالات، به دور از مبالغه روایت شود.

بهش می گفتن: آخه تو که پسر نیستی، چه جوری می خوای بجنگی؟! می گفت دفاع از وطن که زن و مرد و پیر و جوون نداره. هر کی باید هر کاری از دستش بر میاد بکنه. با اینکه سنش خیلی کم بود اصلا از جنگ و جبهه نمی ترسید. به کسایی هم که می ترسیدن می گفت: وقتی دشمن اومده تو شهرتون، چرا نشستید و هیچ کاری نمی کنید؟! همه باید مبارزه کنن.

شهیده سهام خیام

نام هویزه در چهار ماه اول هجوم ارتش عراق به مرزهای جنوبی ایران و آغاز جنگ تحمیلی در 31 شهریور 1359 با نام دو نفر گره خورده است. یکی سیدحسین علم‌الهدی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هویزه، و دیگری سهام خیام، دانش‌آموز دوازده ساله.

نحوه شهادت :

رژیم اشغالگر صدام در همان روزهای آغازین جنگ از مرزهای دشت آزادگان گذشت و روز ششم مهرماه 1359 هویزه را به اشغال کامل خود درآورد. نیروهای بعثی عراق به غارت اموال دولتی پرداختند. و از آزار و اذیت مردم شهر ابا نداشتند.

شهدای نوجوان+تصاویر (سایت باشگاه خبرنگاران)

13 ساله های دفاع مقدس (سایت شهدای ایران)

درباره شهید علیرضا محمودی (وبلاگ رهبرم سیدعلی)

وبلاگ جوانه های ایرانی

چند وصیت نامه (وبلاگ سرباز آخر)